توضیحات
مقدمه:
فکر و روان انسان یک معماست. این که شما چگونه میاندیشید و یاد میگیرید و فرایندهای پردازش اطلاعات علمی در مغزتان چگونه است مقولاتی چندان آشکار نیستند. چرا برخی مطالب را یاد میگیرند و به خاطر میسپارند و برخی آنها را فراموش می کنند؟ چرا و چگونه احساسات و هیجانها بر رفتار ریاضی دانش آموزان موثر میباشد؟ و چگونه عمل یادگیری از جمله یادگیری مفاهیم گوناگون در قسمتهای مختلف مغز آدمی صورت میپذیرد؟ چرا برخی فراگیران کند تر یاد میگیرند و بعضی دیگر سریعتر؟ اینها و پرسشهای فراوان دیگری در تدریس و یادگیری ریاضیات نباید مورد غفلت واقع شود.
واقعیت علمی این است که ما از چگونگی عملکرد مغزی و فرایندهای ذهنی و شناختیمان کم اطلاع هستیم و کم اطلاع تر از آنچه در اندیشهی دیگران و مخاطبانمان میگذرد. بنابراین، این پرسش مهم و راهبردی مطرح میشود که با این درک ناچیز از فرآیندهای ذهنی خود و دیگران چگونه میتوانیم مدعی باشیم که به عنوان یک آموزگار و معلم ریاضی دیگران را کمک کنیم تا قابلیتها و ظرفیتهای مغزی خود را برای فهم معنادار مباحث ریاضی به گونهای موثر به کار گیرند و با ریاضی آشتی کنند؟ در حالی که نمیدانیم یا اندک میدانیم که چگونه میاندیشند و یادگیری معناداری برای آنها اتفاق میافتد؟ متاسفانه باید اذعان کرد که بسیاری از دست اندرکاران این آموزش ریاضی در مقاطع مختلف مدرسهای تا دانشگاهی از داشتن نگرش علمی به چگونه یادگیری و اندیشیدن دانشاندوزان بی بهرهاند که این خود آغازی بر تحمیل فشارهای نامتناسب درسی در عرصهی آموزش و یادگیری ریاضی بر فراگیران و ترس و گریز آنان از دنیای ریاضیات است.
در آموزش و یادگیری مفاهیم ریاضی همواره عواملی دخیل است که بسیاری از آنها برای معلمان ریاضی آشکار نیست.(علم الهدایی،ص ۲۸) هر معلمی با تکیه بر دانستههای علمی و تجربی خود سعی دارد، تدریس خوب و مناسبی داشته باشد و اغلب چنین میپندارند که چگونگی تدریسش برای تمام دانشآموزان قانع کننده است. از طرفی هر دانشاموز هم مطالب ریاضی را تنها با زبانی که برایش قابل فهم است یاد میگیرد و بین مطالب جدید و مطالب قبلی ارتباطی بر قرار میکند که از دیدگاه خودش درست است، در حالی که احتمال دارد این ارتباط با آن چه که در نظر معلم است تفاوت عمدهای داشته باشد.(آذرنگ،رشد معلم،۲۳۲)
یکی از مشکلات عمده مدارس ما کمک نکردن به دانشآموزان مشکل دار چه از نظر درسی و چه از نظر رفتاری است. متاسفانه مدارس به جای آنکه آماده کمک به کسانی که دارای عقب افتادگی یا مشکل ناسازگاری دارند باشند بیشتر آنها را از خود دور میسازند و پیوسته بین این دانشآموزان و مدارس و مسئولین مدرسه و والدین نوعی تنش برپاست. اغلب مدارس به دنبال دانشآموزان قوی و با نمرهی بالاست و بیشتر مواقع به تشویق و تکریم آن ها میپردازند و در مقابل دانشآموزان به ظاهر ضعیف در اکثر مواقع مورد بیمهری قرار میگیرند و به طور ناخواسته آنها را مورد سرکوب قرار میدهند.(میرکمالی،۱۳۷۹،ص۷۴)
موضوع:
اقدام پژوهی چگونه توانستم مفهوم جمع و الگویابی ریاضی را به دانشآموز پایهی دوم آموزش دهم؟
سوالات اساسی:
- چرا دانشآموز مفهوم جمع را نمیتوانست از تفریق تشخیص دهد؟
- چرا دانشآموز علائم ریاضی را از یاد میبرد؟
- چرا دانشآموز الگویابی ریاضی را فراموش کرده است؟
- چرا دانشآموز در کلاس، درس ریاضی را یاد نگرفته است؟
فهرست:
- مقدمه
- موضوع اقدام پژوهی
- توصیف وضعیت موجود و بیان مسئله
- گردآوری داده ها و شواهد(۱)
- دیدگاه صاحب نظران
- تجزیه و تحلیل شواهد(۱)
- خلاصه یافته های اولیه
- راه حل های موقتی
- ارائه راه حل جدید
- گردآوری داده ها و شواهد(۲)
- اعتبارسنجی
- نتیجه گیری
- پیشنهادات
- منابع
- پیوستها
محیا
۲۰ تیر ۱۴۰۰همه چیز آماده بود. عالی