توضیحات
چکیده:
دو خوی «راستگویی» و «دروغگویی» به ترتیب امالمصالح و امالمفاسد به نظر میرسند. از آنجا که ما دبیران عهده دار تربیت اسلامی نونهالان جامعه هستیم شایسته است به فرموده رهبر به گسترهی اثرات آن دو خصلت در فرد و جامعه نگاهی بیندازیم و توان خود را در اشاعهی فرهنگ راستگویی و تربیت بر مبنای آن دو جندان بلکه صدچندان کنیم چرا که فرمودهاند: «من صدق نجی»(۱) که پیامی است در سه کلمه اما داروی دردهای ما! همان دردهای نهان و آشکار در درون و در کوچه و بازار و اداره و مدرسه و دانشگاه و…. اگر بامدادی از خواب برخیزیم و شاهد طلوع خورشید صدق در افق شهرمان باشیم چه کم خواهیم داشت؟
اگر کارمند اداره شهرمان بگوید تقاضای تو خلاف قانون است بی درنگ باور میکنیم. وقتی مغازه دار بگوید کالایش وطنی یا خارجی ست باور میکنیم و دنبال برچسب حک شده و نشده روی آن نمیگردیم در بنگاه معاملات ملک و خودرو، بر آنچه بنگاه دار در محاسن کالای خود میگوید صحه میگذاریم. فقیران واقعی به سهولت شناسایی میشوند انفاق و صدقات رواج بیشتری مییابند. مجرم به جرم خود اعتراف میکند و کار دادگاهها به شدت تقلیل مییابد.
میگویند با یک گل بهار نمیشود اما با شجاعت میگویم که اگر گل راستگویی بشکفد؛ درون و برون ما را سراسر عطر اگین میکند و این وعدهای است که معصوم در حدیثی میفرماید: «مؤمن ترین شما خوش خلق ترین شماست» و کلام معصوم حق است.
هنوز دیدگاهی وجود ندارد.