املا نوع اول: درس هفتم
- همه جا سخن ار آمدن ایشان و حضور گرم مردم و آماده شدن برای استقبال بود .
- شادی و نشاط در چهره ی همه مردم شهر دیده می شد و تپش قلب ها تند تر می شد.
- سرود های نشاط انگیز از صدا وسیما شنیده می شد: آب زنید راه را هین که نگار می رسد.
- بالاخره آن روز رسید .صبح آن روز زودتر از همیشه با شنیدن صدای جیک جیک گنجشکان از خواب بیدار شدم.
- شور و نشاط و همهمه ی گنجشک ها را رها کردم و مشتاق و پر توان به سوی مدرسه پر کشیدم .
- کوچه و خیابان پر از جمعیت شده بود.اقیانوسی از انسان پدید آمده بود .
- آری “آقا” آمدند و سخنان خود را آغاز کردند. برخی از شوق می گریستند .
- ایشان فرمودند :ما دبستان که می رفتیم به ما گلستان درس می دادند. در طول زمان معنای آن اشعار و آن جملات را فهمیدیم.انسان ممکن است چیز هایی را درست نفهمد اما این برای فعالیت ذهن زمینه درست می کند و خوب است. فکر کردن باید محور تلاش باشد.
املا نوع دوم
- همه جا سخن ار آمدن ایشان و ح ور گرم مردم و آماده شدن برای است بال بود .
- شادی و نشا در چهره ی همه مردم شهر دیده می شد و پش قلب ها تند تر می شد.
- سرود های نشا انگیز از دا وسیما شنیده می شد: آب زنید راه را ین که نگار می رسد.
- ب لاخره آن روز رسید .صبح آن روز زودتر از همیشه با شنیدن صدای جیک جیک گنجشکان از خ ب بیدار شدم.
- شور و نشاط و هم مه ی گنجشک ها را رها کردم و مشتا و پر توان به سوی مدرسه پر کشیدم .
- کوچه و خیابان پر از جمعیت شده بود.ا یانوسی از انسان پدید آمده بود .
- آری “آقا” آمدند و سخنان خود را آ از کردند. برخی از شو می گریستند .
- ایشان فرمودند :ما دبستان که می رفتیم به ما گلستان درس می دادند. در ول زمان معنای آن اشعار و آن جملات را فهمیدیم.انسان ممکن است چیز هایی را درست نفهمد اما این برای فعالیت هن مینه درست می کند و خوب است. فکر کردن باید م ور تلاش باشد.
املا نوع سوم
- همه جا سخن ار آمدن ایشان و حظور گرم مردم و آماده شدن برای استغبال بود .
- شادی و نشات در چهره ی همه مردم شهر دیده می شد و طپش قلب ها تند تر می شد.
- سرود های نشات انگیز از سدا وسیما شنیده می شد: آب زنید راه را حین که نگار می رسد.
- بلاخره آن روز رسید .صبح آن روز زودتر از همیشه با شنیدن صدای جیک جیک گنجشکان از خا ب بیدار شدم.
- شور و نشاط و همحمه ی گنجشک ها را رها کردم و مشتاغ و پر توان به سوی مدرسه پر کشیدم .
- کوچه و خیابان پر از جمعیت شده بود.ا غیانوسی از انسان پدید آمده بود .
- آری “آقا” آمدند و سخنان خود را آ قاز کردند. برخی از شوغ می گریستند .
- ایشان فرمودند :ما دبستان که می رفتیم به ما گلستان درس می دادند. در تول زمان معنای آن اشعار و آن جملات را فهمیدیم.انسان ممکن است چیز هایی را درست نفهمد اما این برای فعالیت زهن ضمینه درست می کند و خوب است. فکر کردن باید مهور تلاش باشد.
املا نوع چهارم
حضور – استقبال – نشاط – تپش – قلب – نشاط انگیز – صدا وسیما – هین – بالاخره – خواب – نشاط – همهمهی گنجشکها – مشتاق – آغاز – اقیانوسی – فعالیت ذهن – زمینه – محور
املا نوع پنجم
برای هر حرف دو کلمه بنویسید.
غ ز
ط ض
ع ص
ق ه
دیدگاهتان را بنویسید